* علی جاذبی وسط بلبشوهای اشک درآوردن‌های شوخی و راستکی ورزشگاه خاتم الانبیای بوکان در بازی ناجوانمردانه‌ی داخل و خارج از زمین قبل و بعد بازی با شهرداری بندر عباس یک حرکت عجیب و غریب، بد جور توی ذوق می زد.عکسش را همان موقع گرفتم و یادم رفت و یادمان رفت که کره ای بمالیم […]

* علی جاذبی

وسط بلبشوهای اشک درآوردن‌های شوخی و راستکی ورزشگاه خاتم الانبیای بوکان در بازی ناجوانمردانه‌ی داخل و خارج از زمین قبل و بعد بازی با شهرداری بندر عباس یک حرکت عجیب و غریب، بد جور توی ذوق می زد.عکسش را همان موقع گرفتم و یادم رفت و یادمان رفت که کره ای بمالیم به تن مجریان این کار.
روزنامه نگار جماعت، البته هر چه باشند فراموش کار نیستند و ول کن هر ماجرایی نمی‌شوند.
بیرون ورزشگاه،صندوقی گذاشته بودند بنام صندوق جمع آوری عیدی به بازیکنان سردار. یه پیرمرد محترم و هوادار قدیمی فوتبال بوکان را هم گذاشته بودند تا مردمی که رد می شدند اگر هم دست به جیبشان نبردند از ریش مام علی خجالت بکشند و چیزی توی صندوق بگذارند.
البته که اینکار گدایی نیست،اما زورم می آید بلا نسبت بگذارم و ننویسم گدا فرض کردن بازیکنان سردار است. البته که این حرف من نیست که عکس را به هر بازیکنی از سردار نشان می دادم اولین عکس العملش این بود که مگر ما گدا هستیم؟
جالبتر از همه اینکه اصلا بازیکنان از این ماجرا خبر نداشتند و بقول یکیشان گیرم که صندوق عیدی گذاشتید پولش کجاست؟ به بازیکنان کسی چیزی نداده!
در صداقت برخی مسئولان تردید نداریم و مطمئن هستیم که اصلا پولی جمع نشده که به بازیکنان بدهند اما سوال اینجاست که چرا با آبروی شهر بازی می کنید؟ این چه سیستمی است که تیم سردار را به چنین گدابازی‌هایی کشانده است؟ چرا این پیرمرد بنده خدا را جلوی آفتاب گذاشته اید؟حاضر بودید چنین سواستفاده‌ای از پدر خودتان بکنید؟ خب ۱۰۰۰تومان می کشیدید روی بلیط و همان را خالصانه عیدی بازیکنان می کردید همه‌ی مردم هم با رضایت می دادند.
صندوق گذاشتن در همه جای دنیا نماد دموکراسی است شما تبدیلش کردید به باجه‌ی گدایی! می خواهید بگویید خیلی دموکراتیک هستید؟ اگر راست می گویید صندوق بگذارید و از مردم بخواهید خوب یا بد به عملکردشما، سرمربی و بازیکنان نظر بدهند؟ به شرط آنکه نظرشان محترم بماند،اصلا مگر کسی جراتش را دارد از شما انتقادی بکند؟ مردم فقط وقتی پول بدهند قاطی بازی هستند و گرنه در باقی اوقات به آنها هیچ ربطی ندارد چون عکس باشورت گل منگلی ورزشی ندارند، در نتیجه هیچی از فوتبال نمی فهمند!
حواستان هست در سردار دارد چه می گذرد؟۹ ماه است بازیکنانتان دارند با یک دست لباس تمرین می کنند؟ لباس‌های بازیکنانتان آنقدر پاره پوره شده که شماره‌هایش خوانده نمی شود؟ می دانستید بازیکنان سردار قیچی دستشان گرفته اند و آستین‌های لباس اصلی شان را برای بازی بریده اند چرا که در این گرما کسی باآستین بلند فوتبال بازی نمی کند! از کیفیت توپهای مسابقاتتان خبردارید؟ کدام توپی با این حجم مسابقه و تمرین ۹ ماه دوام می آورد؟ همین بازی با شاهین بوشهر بازیکنانتان از خدایشان بود با توپهایی که دست شاهینی‌ها بود بازی کنند، رویشان نمی شد درخواست کنند!
سردار بوکانی که قرار بود اقتصاد بوکان را شکوفا کند عملا تبدیل شده به باتلاقی که شهر را دارد به کام نیستی می کشاند. کاش به جای جلسات پیش از شروع فصل و مصوبه های توخالی، یک فکر اساسی به حال مدل تیمداری تان بکنید. وظیفه‌ی هیئت مدیره است پول تزریق کند و مدیرعامل خرجش کند و جواب پس بدهد.اما بیچاره مدیرعامل‌ها و سرپرست تیم که انگار شرخرهستند و فقط باید بدوند دنبال پول و مانده اند یک ریال را چگونه به عدالت بین اینهمه بازیکن و مربی خرج کنند.
این‌ها را الان می گوییم تا برای سال بعد منطقی تر کار کنید.ما که فکر می کنیم سردار پتانسیل درآمد زایی دارد، اگر شما غیر از این می‌اندیشید زودتر تیم را منحل کنید و عالمی را به آرامش برسانید و گرنه اول خودتان را شخم بزنید بعد سردار را، کار را به دست کاردان بسپارید و جواب بخواهید.غلط کرده هر کسی فکر می کند که یک درخت خوب با روزی یک قاشق آب دادن به ریشه اش، چهل کیلو چهل کیلو باید میوه بدهد.
راستی ابتدای فصل برای تیم حسابرس معرفی شد و قرار بود هزینه‌هایش حسابرسی بشود؟شد؟
سوال آخر اینکه آخرین جلسه‌ی هیات مدیره کی تشکیل شده است؟ جان؟… به قول احمدی نژاد نمی شنوم صدا نمیاد،می خواهید من بگم! بگم؟

دسته بندی: ورزش, ورزش کردستان, یاداشت ها برچسب ها:

به اشتراک بگذارید :

مطلب قبل و بعد
مطالب مشابه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد